سرمايه،  جلد ١
بخش پنجم:
تولید ارزش اضافه مطلق و نسبی
 
فصل ١٨:
فرمول‌های مختلف نرخ ارزش اضافه

 
پی‌نویس‌های فصل ١٨

 

 

 

‌پى‌نویس‌های فصل ١٨

 

۱- این را بعنوان مثال در جزوه رودبرتوس [Rodbertus] با عنوان نامه اجتماعى سوم رودبرتوس به فون کیرشمن [von kirschmann] : رد تئوری ریکاردوئى اجاره ارضى و پایه‌ریزی تئوری جدیدی در مورد اجاره می‌توان دید. من بعدا به این جزوه باز خواهم گشت.1 رودبرتوس در این جزوه تئوری اجارۀ غلطى عرضه مى‌کند، اما توانسته است به ماهیت تولید کاپیتالیستى پى ببرد. (افزوده انگلس بر نشر سوم آلمانى:) از اینجا مى‌توان دریافت که مارکس هر گاه نزد پیشینیان خود پیشرفتی واقعى یا ایده‌هائی صحیح و بکر می‌یافت با چه دید مثبتی درباره‌‌شان قضاوت مى‌کرد. اما طی این سال‌ها نامه‌های رودبرتوس به رودلف مِیِر [Rudolf Meyer] منتشر شد و نشان داد که تقدیری که در اینجا از او بعمل آمده باید قدری محدود شود. در میان این نامه‌ها مى‌خوانیم: «سرمایه را باید نجات داد، نه تنها از چنگ کار بلکه از چنگ خودش. و بهترین طریق انجام این مهم آنست که نقش‌هائی که بر عهده سرمایه‌دار صنعتى قرار دارد را بمنزله وظایف اقتصادی و سیاسى که همراه سرمایه‌اش به وی محول شده در نظر بگیریم٬ و سود او را نوعى مواجب. زیرا ما هنوز سازمان اجتماعى دیگری نمى‌شناسیم. اما این مواجب‌ها را مى‌توان تابع نظم و قاعده ساخت و حتى، اگر سهم بیش از حد بزرگی از دستمزدها را از آن خود کنند، کاهش داد. فوران مارکس به درون اجتماع، اسمى که مى‌توانم روی کتاب او بگذارم، را باید مهار کرد … کتاب مارکس در کل بیشتر مناقشه با شکل فعلى سرمایه - که او آنرا با مفهوم سرمایه اشتباه مى‌گیرد - است تا تحقیقى در باره خود سرمایه» ( نامه‌های … دکتر رودبرتوس یاگتسوف، به ویراستاری دکتر رودلف میر، برلن، ۱۸۸۱، جلد۱، ص۱۱۱، چهل و هشتمین نامه رودبرتوس). تعرض بی‌محابای رودبرتوس در «نامه‌های اجتماعى» عاقبت به سطح کلیشه‌پردازی‌های ایدئولوژیکى از این قماش سقوط کرد.

۲- آن بخش از محصول که فقط جبران سرمایه ثابت را مى‌کند طبعا در این محاسبه منظور نشده است. دولاورنی بعنوان ستایشگر بى چون و چرای انگلستان بیشتر به این جهت تمایل دارد که سهم سرمایه‌دار را پائین‌تر برآورد کند تا بالا‌تر.

۳- از آنجا که همه اشکال پروسه تولید کاپیتالیستى اشکال مختلف همکاری‌اند، بالطبع کاری از این ساده‌تر نیست که ماهیت مشخصا ستیزآمیز آنها را منتزع کنیم و با یک چرخش قلم آنها را اشکال مشارکت آزاد جلوه دهیم. این کاری است که کنت دولابورد - Count A. Delaborde - در کتاب روح همکاری در تمامی اشکال تشریک منافع، پاریس، ۱۸۱۸ مى‌کند. هِنری کِری یانکى گهگاه همین چشمه شعبده را، با همین درجه از موفقیت، حتى با مناسبات حاکم در برده‌داری نیز اجرا مى‌کند.

۴- فیزیوکرات‌ها با آنکه نتوانستند به راز ارزش اضافه پى ببرند این قدر برایشان روشن بود که ارزش اضافه «ثروت مستقل و قابل تصرف است - ثروتى که وی (تملک‌‌کنندۀ ارزش اضافه) مى‌فروشد بدون اینکه آن را خریده باشد» (تورگو  -  Turgot-  ص۱۱).

 

1 مارکس این کار را در تئوری‌های ارزش اضافه، جزء ٢، فصل ٨، ص١۴۴-١۵، و فصل ٩، ص۶۱-۱۲۷، به انجام رسانده است -  ف.