سرمايه، جلد ١بخش ششم:
|
پىنویسهای فصل ٢٠
۱- در اینجا ارزش خود پول را در همه حال ثابت فرض مىکنیم. ۲- «قیمت کار عبارت از مبلغ پولى است که در مقابل مقدار معینى کار پرداخت مىشود» (سِر ادوارد وِست، قیمت غله و مزد کار، لندن، ۱۸۲۶، ص۶۷). وست نویسنده کتاب دورانسازی در تاریخ اقتصاد سیاسى است بنام مقالهای در باب کاربست سرمایه بر زمین… الخ، لندن، ۱۸۱۵، که بدون بدون ذکر نام مولف بچاپ رسیده است. ۳- «مزد کار بستگى به قیمت کار و کمیت کار انجام گرفته دارد… افزایش مزد کار لزوما بمعنای ترقی قیمت کار نیست. مزد کار مىتواند بر اثر افزایش مدت کار و ارتقای سطح فشردگی آن بنحو قابل ملاحظهای افزایش یابد و قیمت کار همچنان ثابت بماند» (وست، ماخذ قبل، ص۸-۶۷، ۱۱۲). اما وست سوال «قیمت کار چگونه تعیین مىشود؟» را با گفتن لاطائلات بىجواب مىگذارد. ۴- قشریترین نماینده بورژوازی صنعتى قرن هیجدهم، مولف مقالهای در باب صناعت و تجارت که پیشتر بکرات از آن نقل قول کردهایم نیز درکی از این واقعیت دارد، هر چند که نحوه بیانش گیج و آشفته است: «قیمت خواربار و سایر مایحتاج زندگى کمیت کار را تعیین مىکند نه قیمت آن (منظورش مزد اسمى روزانه یا هفتگى کار است) را. قیمت مایحتاج را بشدت کاهش دهید، خواهید دید که کمیت کار نیز به همان نسبت کاهش مىیابد. صاحبان مانوفاکتورها مىدانند که علاوه بر تغییر مقدار اسمى دستمزدها راههای دیگری نیز برای کاهش یا افزایش آنها وجود دارد» (ماخذ مذکور، ص۴۸،۶۱). سینیور در کتاب سه گفتار در باب نرخ دستمزده، لندن، ۱۸۳۰، که در آن از کتاب وست استفاده کرده است بدون اینکه نامی از آن ببرد، مىگوید: «آنچه مورد توجه کارگر قرار مىگیرد اساسا مقدار دستمزد است» (ص۱۵). بعبارت دیگر توجه کارگر اساسا به مقداری است که مىگیرد، یعنى مبلغ اسمى دستمزدش، و نه مقداری که مىدهد، یعنى کمیت کارش! ۵- تاثیر چنین اشتغال ناقصى1 با تاثیر کاهش عمومى طول روزکار که از طریق قانون باجرا درمىآید کاملا تفاوت دارد. اشتغال ناقص هیچ ربطى به طول مطلق روزکار ندارد، و در روزکار ۱۵ ساعته همانقدر امکان وجود دارد که در روزکار ۶ ساعته. قیمت متعارف کار در حالت اول بر اساس روزکار متوسط ۱۵ ساعته و در حالت دوم بر اساس روزکار ۶ ساعته محاسبه مى شود. بنابراین اگر کارگر در حالت اول تنها ۷ ساعت و نیم و در حالت دوم تنها ۳ ساعت بکار گرفته شود نتیجه یکى خواهد بود. ۶- «نرخ دستمزد برای اضافهکاری (در توربافى) بحدی نازل است - از ۵/۰ پنى تا ۷۵/۰ پنى تا ۲ پنی در ساعت - که انسان وقتى آنرا در کنار مقدار آسیبى که به سلامت و بنیه کارگران وارد مىآید قرار مىدهد تصویر دردناکى پدیدار میشود … مقدار ناچیزی که از این راه بدست مىآید در اغلب موارد ناگزیر باید صرف تغذیه اضافه شود» ( کمیته اشتغال کودکان، گزارش دوم، ص xvi، مطلب ۱۱۷). ۷- مثلا در صنعت کاغذ رنگىسازی تا همین اواخر که مشمول قانون کارخانه قرار گرفت. «ما تا ساعت چهار و نیم بعد از ظهر که کار ده ساعت و نیمۀ خود را تمام مىکنیم یکسره و بدون توقف برای صرف غذا کار مىکنیم. بعد از آن هر چه کار کنیم اضافهکاری است، و بندرت پیش مىآید که قبل از ساعت شش بعد از ظهر دست بکشیم؛ بطوری که مىتوان گفت ما در واقع در تمام طول سال اضافهکاری مىکنیم» (شهادت آقای اسمیت، مندرج در کمیسیون اشتغال کودکان، گزارش اول، ص۱۲۵). ۸- بعنوان مثال در کارگاههای سفیدگری پارچه در اسکاتلند. «در برخى نواحى اسکاتلند این صنعت (پیش از آنکه مشمول قانون کارخانۀ ۱۸۶۲ قرار گیرد) با استفاده از یک سیستم اضافهکاری اداره مىشد. در این سیستم ده ساعت کار در روز روزکار عادی را تشکیل مىداد، که در ازای آن ۱ شیلینگ و ۲ پنى [یعنی ۴/۱ پنی برای هر ساعت] به هر نفر پرداخت مىشد، و هر روز سه چهار ساعت نیز اضافهکاری وجود داشت که برای هر ساعت آن ۳ پنى مىدادند. تاثیر این سیستم (چنین بود:) یک نفر نمىتوانست فقط با ساعات عادی بیش از ۸ شیلینگ در هفته دربیاورد … کارگران بدون اضافهکاری نمىتوانستند مزد روزانه عادلانهای کسب کنند» ( گزارشات بازرسان کارخانه … ۳۰ آوریل ۱۸۶۳، ص۱۰). «دستمزدهای بالاتر برای به اضافهکاری واداشتن کارگران مرد بزرگسال وسوسهانگیزتر از آن بود که بشود در مقابلش مقاومت کرد» ( گزارشات بازرسان کارخانه … ۳۰ آوریل ۱۸۴۸، ص۵). در صنعت صحافى کتاب در سیتیِ لندن تعداد زیادی دختران چهارده، پانزده ساله بر اساس قرارداد کارآموزییی کار مىکنند که در آن تعداد ساعات کار بطور قطع مشخص شده است. با اینحال این دختران در هفته آخر هر ماه تا ساعت ده، یازده، دوازده یا یک بعد از نیمهشب همراه کارگران مرد مسنتر از خود، و در اختلاط کامل با آنان، کار مىکنند. «استادکاران آنها را با دادن پول اضافه و شام وسوسه (tempt) مىکنند». این شام را دختران در کافههای مشروب فروشی اطراف مىخورند. هرزگى که بدینسان در میان این «پریرویان» ( کمیسیون اشتغال کودکان، گزارش پنجم، ص۴۴، مطلب ۱۹۱) رشد مىکند٬ منجمله از این طریق خنثى مىشود که در میان کتبى که صحافى مىکنند مقدار زیادی انجیل و کتب ارشادی دیگر هم وجود دارد. ۹- رجوع کنید به گزارشات بازرسان کارخانه … ۳۰ آوریل ۱۸۶۳، همانجا. کارگران ساختمانى لندن در اعتصاب و دربندان [لاک آتِ] سال ۱۸۶۰ با درک بسیار دقیقى از این وضعیت اعلام کردند تنها به دو شرط دستمزد ساعتى [یا ساعتکاری] را مىپذیرند: ۱- اینکه بموازات تعیین قیمت هر ساعت کار٬ روزکار نرمال ۹ یا ۱۰ ساعتهای هم مشخص شود، و قیمت یک ساعتِ روزکار ۱۰ ساعته بالاتر از قیمت یک ساعت روزکار ۹ ساعته باشد؛ و ۲- اینکه هر تعداد ساعت کار بعد از روزکار متعارف اضافهکاری محسوب شود و به همان نسبت دستمزد بالاتری برای آن پرداخت گردد. ۱۰- «این نیز نکته بسیار قابل توجهى است که هر جا ساعات طولانى کار قاعده عمومى است پرداخت دستمزدهای نازل نیز قاعده عمومى است» ( گزارشات بازرسان کارخانه … ۳۰ آوریل ۱۸۶۰، ص۹). «کاری که در مقابلش قوت لایموتى به اسم غذا مىدهند در اکثر موارد حد و حسابى ندارد» (بهداشت عمومى، گزارش ششم، ۱۸۶۴، ص۱۵). ۱۱- گزارشات بازرسان کارخانه … ۳۰ آوریل ۱۸۶۰، ص۲-۳۱. ۱۲- کارگران میخسازیهای دستی لندن، بعنوان نمونه، بعلت پائین بودن دستمزد باید ۱۵ ساعت در روز چکش بزنند تا مزد هفتگى بینهایت ناچیزی برای خود تامین کنند. «این کار چندین ساعت در روز است (از۶ صبح تا ۸ شب) و کارگر باید تمام این مدت را سخت کار کند تا ۱۱ پنى تا ۱ شیلینگ بگیرد، که از آن باید استهلاک ابزار، هزینه سوخت و دورریز آهن را که جمعا ۵/۲ تا ۳ پنى مىشود کسر کرد» ( کمیسیون اشتغال کودکان، گزارش سوم، ص۱۳۶ مطلب ۶۷۱). زنان با آنکه همین تعداد ساعت کار مىکنند تنها ۵ شیلینگ در هفته مزد مىگیرند (ماخذ مذکور، ص۱۳۷، مطلب ۶۷۴). ۱۳- بعنوان نمونه، اگر کارگر کارخانهای به تعداد ساعات طولانى و معمول کار تن ندهد «بسیار سریع جایش را به کارگر دیگری مىدهد که حاضر باشد هر تعداد ساعت که گفتند کار کند، و او به این ترتیب دستش از کار کنده مىشود» ( گزارشات بازرسان کارخانه … ۳۰ آوریل ۱۸۴۸، اظهارات شهود، ص۳۹، مطلب ۵۸). «اگر یک نفر کار دو نفر را انجام دهد…نرخ سود عموما افزایش مىیابد…زیرا عرضۀ کار که بیشتر شد قیمت آن پائین مىآید» (سینیور، ماخذ قبل، ص۱۵). ۱۴- کمیسیون اشتغال کودکان، گزارش سوم، اظهارات شهود، ص۶۶، مطلب ۲۲. ۱۵- گزارش…درباره اجحافهای مورد شکایت شاگرد نانواهای ماهر، لندن، ۱۸۶۲، ص lii، و ماخذ مذکور، اظهارات شهود، مطالب ۴۷۹، ۳۵۹، ۲۷. بهر حال نانواهای «تمام قیمت فروش» خود، چنان که در بالا ذکر شد و چنان که سخنگویشان بنت [Bennet] تصدیق مىکند، کارگرانشان را «عموما از ۱۱ شب…تا ۸ صبح روز بعد بکار وامىدارند…و آنها سپس تمام روز را…تا ۷ شب کار میکنند» (ماخذ مذکور، ص۲۲). 1 Unterbeschäftigung = under-employment - اشتغال ناقص |